Closet...
...اینجا می‌نویسم برای اینکه یادم بمونه... تا راحت‌تر فراموش کنم
Friday, April 08, 2011
بعضى وقتها پيش مياد...
مياى كه از در بزنى بيرون، يادت ميره كه ميخواستى چيكار كنى. گيج ميزنى. 
بعضى وقتها يكم بيشتر از گيج زدنه، موضوع اينه كه تو اينجا چيكار ميكنى.
حتى ممكنه كه بغرنجتر بشه، نفهمى كلن كى به كيه....

امروز هيچ كدوم از اينها پيش نيومد. كار داشتم، مثل هميشه. همه هم جاشون معلوم بود؛ من، خانواده، دوست، رفيق، استاد، همكار و غيره.
مقصد و مسير معلوم... فقط چيزى نبود كه منو هل بده. 
برگشتم تو تختم.  

Labels: