رفته بودم دبيرستان كه ديپلم بگيرم. تغييراتي ديده ميشد. اون حياط جلويي و قسمت جلوي بوفه رو كنده بودند كه سالن چندمنظوره بسازند. بچهها هم داشتند فوتبال بازي ميكردند. ياد زماني افتادم كه در آن واحد 6-7تا تيم با هم تو همين زمين فوتبال بازي ميكردند! چالههاي سمت ديوار رو هم صاف كرده بودند (هيجان بازي رو بالا ميبردند). توي ساختمان رو هم داشتند تعمير ميكردند، نشد كه برم بالا. يه چرخي توي حياط زدم تا طرف بتونه پرونده منو تو اون شلوغي پيدا كنه (بايگاني رو به خاطر تعميرات برده بودند جاي ديگه)...خيلي زود گذشت!