Closet...
...اینجا می‌نویسم برای اینکه یادم بمونه... تا راحت‌تر فراموش کنم
Thursday, May 13, 2004
اولي رو كه خفه كردي خيالت راحت ميشه. يكمي احساس بدي داري ولي بهش عادت ميكني.
دومي رو كه ترتيبشو دادي يه جورايي حال ميكني.
بعد از يك مدتي خسته ميشي‚ اينيكي رو جمع نكردي بعدي از راه ميرسه.
موقع رفتن هم كلي تقلا ميكنن.
راست ميگم.

از دست اين تمرينهايي كنترل خسته شدم...