Closet...
...اینجا می‌نویسم برای اینکه یادم بمونه... تا راحت‌تر فراموش کنم
Friday, July 29, 2005
براي من اينترنت قطع مي‌كنين؟! هان...هان....
توي طول هفته وصل نيست... بعد جمعه مياي ميبيني وصل شده!
حالا كه كله اينترنتو دانلود كردم :
1- كابلاتون ذوب ميشه.
2- دهنتون سرويس ميشه.
3- از اين به بعد Offline كار مي‌كنم، شما هم هيچ‌كاري نميتونين بكنين.
4- ....
Saturday, July 23, 2005
یه کوچولو که شل بیایی, دیگه عقب افتادی. حالا هی زور بزن. مگه دیگه درست میشه.
اینم حکایت منه!
Thursday, July 14, 2005
این زندگی خیلی داره سریع می‌گذره. سریعتر از همیشه! معلومه داره چیزی که دوست ندارم, پیش میاد. ولی من چیکارم می‌تونم بکنم؟ عادت کردم به این روش.
درسته که هیچ چیزی برای همیشه نمی‌مونه...
ولی تغییر کردن سخته.
Friday, July 08, 2005
زدن لندن رو هم ترکوندن... يه جورايي فکر ميکردم اين اتفاق بيفته